دنیای عاری از خشونت و افراطیگری در تقویم جهانی صاحب یک روز است؛ روزی که در مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۲۰۰۷ به مناسبت سالروز تولد مهاتما گاندی، بدین عنوان نام بردار شد.
در حقیقت این نام گذاری انجام شد تا مردمان را به تاریکیهای در افزایش خشونت و افراطیگری توجه دهد؛ تاریکیهای خطرزا که امنیت روان را بیش از امنیت جهان میفرساید؛ رفتارهای تندی که گاه چنان همزاد نفسهای آدمی میشود که فرد متوجه خار داشتن نگاه و کلماتش نمیشود. دست هایش که مشت شد، دیگر هیچ چیز را متوجه نمیشود، حتی صدای شکستن جسم خود را چه رسد به دیگری.
وقتی غضب، سلطان رفتارهای آدمی شد، خشونت تاج بر سر مینهد و در جلوههایی از درگیری فیزیکی بین دو انسان تا جنگ و نسل کشی که کشته شدن میلیونها نفر از نتایج آن است، تکرار میشود. دنیا به این حقیقت رسیده است که باید راه را بر خشونتهای فردی و جمعی ببندد؛ لذا علاوه بر نام گذاریها و فرهنگ سازیها با وضع قوانین میکوشد که خشم فردی و کشوری را مهار بگذارد. خدا درجات شهید بهشتی را متعالی فرماید و خبرگان قانون اساسی جمهوری اسلامی را رحمت کند که در ساحت حکمرانی برای بستن راه بر خشونت سیستمی، راه بستند.
در مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی در بحث منع شکنجه، چنین میخوانیم: آیت ا... مشکینی پرسید: «گرچه ما معتقدیم که شکنجه یک امر غیراسلامی و غیرانسانی است، ولی مثلا اگر چند شخصیت برجسته مملکتی را ربودند و یک نفر را گرفتند آیا چند سیلی که احتمال دارد بر اثر آن خیلی چیزها را بگوید، ممنوع است و مثلا قاتل آیت ا... مطهری؟»
آیت ا... بهشتی گفت: «مسئله این است که راه چیزی را باز نکنیم. کسی را یک سیلی با استناد به این اصل بزنند، فردا به داغ کردن مردم میانجامد. این راه را باید بست.» در همان جلسه، رئیس مجلس گفت: «گناهکاری آزاد شود، بهتر از این است که بی گناهی گرفتار شود.» و آیت ا... محمد یزدی گفت: «تأکید کنید که شکنجه روحی هم غدغن است.» آیت ا... ربانی هم گفت: «بنویسید هرگونه شکنجه ممنوع است». در تربیت سیستمی نیروها هم همواره بر منع رفتارهای تند تأکید شده است و میشود. در دفاع مقدس که عرصه رویارویی با دشمن جنایتکار بود هم شاهد شکوفایی همین منش تربیتی بودیم و هرگز با خشونت با اسیر رفتار نمیکردیم.
در کشتن دشمن اسراف نمیورزیدیم و اصرار نداشتیم. در مبارزه با ضدانقلاب تا جاسوسان بیگانه هم به همین روش اخلاقی و پرهیز از خشونت توجه داده میشدیم. یادم هست در فیلم «دست شیطان» وقتی فرمانده نیروهای امنیتی میخواست افراد را توجیه کند، میگفت در صورت ضرورت شلیک کنند. کاراکتری که نقشش را زنده یاد هادی اسلامی بازی میکرد به نیروها گفت: «در صورت ضرورت فقط پای او را هدف بگیرید، فقط پا؛ قسمت پایین پا.»
در نهایت هم همین میشود. وقتی میبینند ممکن است از مرز خارج شود، پایش را هدف میگیرند؛ قسمت پایین پا را. یعنی ما در فرهنگ سازی هم بر نفی خشونت و اسراف در کشتن دشمن تأکید داشتیم. آن منهج نورانی امروز هم خط سیر رفتار ما را تبیین میکند و به این نظم باید حرکت کنیم. ما در برابر خشونت دیگران هم دست به رفتار متقابل نمیزنیم. نباید هم چنین کنیم. اگر خدای نکرده مأموری تند رفتاری کرد، باید آن را رفتاری نابجا و فردی دانست و علاج کرد. رفتار سیستمی جمهوری اسلامی قطعا نفی خشونت است و باید چنین باشد. این روزها که با چالش مواجهیم بیش از همیشه باید به بایستگیهای قانون اساسی پایبند باشیم.